سفارش تبلیغ
صبا ویژن

     دیابت

     ای اشک سرازیر تو آغاز وضوها


     یک آه شده مرهم اعماق گلوها


     چشمان تو چون برکه ای آرام و سبکبال


     انگار فراهم شده آرامش قوها


     در پهنه ی آغوش تو گرم است شب سرد


     بی تو به سرم ریخته آوار پتوها


   لبهای تو شد عامل بیماری قندم


     بیهوده به من گفت طبیبم که بگو : ها !!


     با شعر دوباره شده ام مست ، کجایی ؟


     " تَمَّت غزلی واعطشا هاتِ صَبوحا "



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91/10/7 توسط محسن جعفرزادگان

دلم تنگ شده

 

قلب تو شبیه تکه ای سنگ شده


چشمان تو چون خاطره کم رنگ شده


دل خسته ام از بس که دویدم پی تو


آنقدر که پای دل من لنگ شده


هرکار کنی به پای تو میمانم


انگار دلم با تو هماهنگ شده


با فکر وخیال تو شب و روزم نیست


آنقدر که گویی سر من منگ شده


هرجا که نگاه میکنی،آنجایی


انگار دلم برای تو تنگ شده

 



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91/10/7 توسط محسن جعفرزادگان

دیروز...

دیروز تو را دیدم و دیده،های و هو کرد

چشمان مرا به صورت تو روبرو کرد

دیروز در آن لحظه که چشمان تو خندید

یک لحظه دلم بوسه ز خنده آرزو کرد

در خنده تو گم شدم و شعله چشمت

انگار که این پیکر خسته زیرورو کرد

آنقدر شدم مست،که ازشوق نگاهت

دل آمد و دزدی ز بساط آبرو کرد

امروز دل تنگ من از دوری ات ای دوست

صدبار به سر،روز گذشته آرزو کرد

تابستان86

سپاس



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91/10/7 توسط محسن جعفرزادگان

بیشتر...

شعر میگویم ولی چندین برابر،بیشتر

طبع من با طنز میگردد میسر،بیشتر

نام من محسن،ولی انگار بین دوستان

استفاده میشود از نام جعفر، بیشتر

یاد گلهای علی دائی و ایران بخیر

با همه اعضاش گل میزد، ولی سر،بیشتر

در میان خوردنی ها عاشق شیرینی ام

دوست دارم از همه نوعش، ولی تر، بیشتر

نغمه بلبل بسی زیباست اما بهر من

هست زیبا نغمه و آواز یک خر ،بیشتر...

سپاس



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91/10/7 توسط محسن جعفرزادگان
    

VPN

قالب بلاگفا